نگاه آن ها به عکاسی معماری چیست؟
علی دقیق : "یک اثر معماری، محصول اندیشه و معنای نهفته در شخصیت معمارِ خود است". بنابراین در مواجهه اول، تمرکز و توجه عکاس معماری باید روی خوانش و فهم سیر معنوی و اندیشه معمار از طریق اثر معماریاش باشد. باید فهمید معمار در خلق اثر خود چه نوآوری خلاقانهای در تعریف فضا و زمان ارائه کرده است. اینجاست که عکاس میتواند اثر معماری را به عنوان یک «شخصیت» مطالعه کند و بهترین سناریوی تصویری ممکن را با علم، تکنیک و سلیقه نوری خود ارائه دهد.
مسیح مستاجران: کار اصلی عکاس معماری پس از پایان معماری و درست از مرحله بهره برداری از اثر آغاز می شود. من طی عکاسی تلاش میکنم در مقام یک مخاطب ولی از چشمان طراح اثر با فضای معماری ارتباط برقرار کنم و در این مسیر علاوه بر خوانش معمار از اثر، خوانش خود را نیز ارائه دهم؛ خوانشی که متأثر از تحصیل و مطالعه معماری است. از نظر من ممکن است عکاس با زوایایی برخورد کند یا برداشت هایی داشته باشد که خود طراح نیز در نظرش نیامده باشد. عکاس معماری باید بتواند با تفکر و رویکرد معمارانه کار به هماهنگی برسد و در تعریف و بیان کار، معمار را یاری دهد، پس عکاس معماری را باید فردی آگاه به حوزه معماری دانست.
با این توضیحات میتوان از عکاس معماری به مثابه منتقدی یاد کرد که ابزارش نه کلمات که تصاویرند، یعنی ملموس ترین نمودهای یک معماری، پس شاید بهتر باشد به جای واژه عکاس معماری از واژه منتقد بصری یاد کرد؛ فردی که ضمن معرفی کار، تفسیری انتقادی از آن ارائه می دهد و این، همه کاری است که یک عکاس معماری یا منتقد بصری باید انجام دهد: "نقد بصری اثر".
با این توضیحات میتوان از عکاس معماری به مثابه منتقدی یاد کرد که ابزارش نه کلمات که تصاویرند، یعنی ملموس ترین نمودهای یک معماری، پس شاید بهتر باشد به جای واژه عکاس معماری از واژه منتقد بصری یاد کرد؛ فردی که ضمن معرفی کار، تفسیری انتقادی از آن ارائه می دهد و این، همه کاری است که یک عکاس معماری یا منتقد بصری باید انجام دهد: "نقد بصری اثر".حکیم حمادی: از سال ۸۵ که عکاسی را یافتم تا سال ۸۹، اهتمام و سرخوشیام، صرفاً معطوف به تجربه شیوهها و موضوعات مختلف با رسانه عکاسی بود. همین رویه را در زمینه کار حرفهای عکاسی با آزمودن شاخههای مختلف آن در پیش گرفتم. طی این سالها عکاسی معماری را با روحیهام سازگارتر دیدم؛ به این دلیل که در عکاسی معماری میتوان در موضوع غرق شد، در آن کنکاش کرد و با صبر و حوصله و دقت کار را پیش برد. خصلتی که آن را درست در نقطه مقابل عکاسی فیلم و تئاتر و یا عکاسی استودیویی قرار میدهد.به نظرم مهمترین ویژگی عکاسی معماری، پیوندش با فضا و سکون (موضوع) است و همین امر سبب میشود تا کار با صرف زمان و نیز جستجو و مشورت برای درک تصویری مکان همراه باشد. همواره مشتاقم تا سفارشهای کاریام باعث مواجهه با رویدادی معمارانه باشند تا به نحوی عکاسانه در آن رویداد سهیم شوم و دیگران را نیز همراه کنم.
حکیم حمادی: از سال ۸۵ که عکاسی را یافتم تا سال ۸۹، اهتمام و سرخوشیام، صرفاً معطوف به تجربه شیوهها و موضوعات مختلف با رسانه عکاسی بود. همین رویه را در زمینه کار حرفهای عکاسی با آزمودن شاخههای مختلف آن در پیش گرفتم. طی این سالها عکاسی معماری را با روحیهام سازگارتر دیدم؛ به این دلیل که در عکاسی معماری میتوان در موضوع غرق شد، در آن کنکاش کرد و با صبر و حوصله و دقت کار را پیش برد. خصلتی که آن را درست در نقطه مقابل عکاسی فیلم و تئاتر و یا عکاسی استودیویی قرار میدهد.
به نظرم مهمترین ویژگی عکاسی معماری، پیوندش با فضا و سکون (موضوع) است و همین امر سبب میشود تا کار با صرف زمان و نیز جستجو و مشورت برای درک تصویری مکان همراه باشد. همواره مشتاقم تا سفارشهای کاریام باعث مواجهه با رویدادی معمارانه باشند تا به نحوی عکاسانه در آن رویداد سهیم شوم و دیگران را نیز همراه کنم.