کلمات کلیدی: پست مدرنیسم
رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

پست مدرنیسم در معماری

پست مدرنيسم پيكره پيچيده و درهم تنيده متنوعي از انديشه ها، آرا و نظریاتی است كه در اواسط دهه1960 سر برآورد و به گمان برخي تا واپسين سالهاي دهه 1990 همچنان فعال  به حيات خود ادامه داد. پست مدرنيسم در سراسر اروپا و ايالت متحده آمريكا به ويژه در محافل آكادميك و در ميان دانشگاهيان، معماران، طراحان، هنرمندان و رسانه هاي گروهي و مطبوعات اشاعه و گسترش روز افزوني داشت. واژه پست مدرن گفتمان هاي فراوان و متعددي را در پي داشته است كه برخي از آنان همچنان ادامه دارند.

ويژگي ها و شاخصه هاي بارز نظريه پست مدرن را به طور اجمالي و اختصار مي توان در تركيب عامرانه و آگاهانه سبك هاي مختلف و متضاد هنري با يكديگر، كاربرد خود آگاهانه سبك ها و قراردادها و سنت هاي پيشين، ادغام تصاوير و ايماژهاي متنوعي كه بيانگر مصرف گرايي، فرايند توليد انبوه، ارتباطات انبوه و انفجار و سرريز اطلاعاتي جامعه پَسا صنعتي يا جامعه سرمايه داري صنعتی پيشرفته متاخر اواخر قرن بيستم به شمار مي روند دانست، اما كلان ترين انگاه پست مدرن، عدم تمكین به فرا روايت ها است.

پست مدرنيسم در معماري نيز مانند ديگر حوزه ها هيچ فرا روايتي را قبول نداشته و آنها را نفي مي كند شاخص ها و نشانه هاي بارز معماري پست مدرن عبارتند از ساختمان هاي بسيار تزئيني، تجملي، اشرافيِ آراسته به انواع نشانه هاي دكوراتيو، با طرح ها و نقشه هاي ابتكاري، ساختمان هايي با رنگ هاي بسيار روشن و چشم نواز، با تاكيد بر وجوه افسانه اي و خيالپردازانه و سر زندگي، شادی بخشي در آنها و در هم آميختن سبكهاي متنوع برگرفته از دوره هاي تاريخي متفاوت به طور شانسي و گلچين شده. پست مدرنيسم ساختمان ها را به مواردی حاصل تجليل و تكريم سبكها، ظواهر، نمايه ها و آرايه ها تبديل مي كند و با استفاده از معماری به ساختن هجويات و هزلياتي درباره فضای ساخته شده می پردازد.

معماري پست مدرن به جاي آنكه بر مبناي اصول عقلي و علمي ساخته يا طراحي شود. مطابق با بستر و زمينه اي پيش مي رود كه مكان ساختمان مورد نظر در آن جاي مي گيرد و سبك هاي مختلف هم چون سبك كلاسيك و سبك هاي بومي و محلي را با هم تركيب مي كند، پست مدرنيسم از اين نظر با مدرنيسم در معماري كه در سطح وسيع اشاعه و گسترش يافت و وجه غالب پيدا كرد و مباني و اصول زيربناي خود را بر نفي صريح تمامي اشكال پيشين معماري بنا نهاد و اصرار داشت كه ساختمان ها و معماری مجدداً بايد از نو مطابق با اصول و مباني عقلانی و علمی خلق گردند متفاوت است. کارایی، سودمندی ، قابلیت کاربردی ، فضا دهی، ساختمان های بلند و مرتفع، مقاوم، سازه هاي شيشه اي و بتنیِ محكم و مقاوم و عدم عنايت یا بي توجهي محض به گذشته به بستر هاي تاريخي، جملگي به صورت نشانه ها و ويژگي هاي  شاخص معماري مدرن تعريف شده اند كه غالبشان در نگاه پست مدرنيستي به معماري مذمت شده اند .                                                                                              

معماري پست مدرن درست برخلاف آن چه در معماري مدرن شاخص است شرايط ها و خصوصيات فرهنگي، اجتماعي، تاريخي، اقتصادي و جغرافيايي نظير

-          خصوصيات شهري، خيابان، ميدان، كوچه و مغازه ها

-          شرايط اقليمي، رطوبت، سرما، گرما، جنگل و صحرا

-          نحوه زندگي روزمره اهالي ساختمان و نيازهاي آنها و افرادي كه از آن ساختمان استفاده مي كنند را درنظر مي آورد.

طراحان و معماران پست مدرن و مبلغين آنها مدعي كشف مجدد اشكال سبك هاي تاريخي هستند، بطوري كه پيروزي ها و فتوحات معماران مدرني چون لوكوربوزيه، ميز ون دروهه و گروپيوس در سايه اين كشفيات كاملا از بين رفته و محو شده است. البته این گزاره ها در شرایطی مطرح می شود که طراحان و معمارانِ پست مدرنِ التقاط گرا نیز به ظن مدرن ها منتقدان ارتجاعي صرف غالب ترین جریان معماصر معماری می باشند.

حساسيت پست مدرن ها نسبت به اشكال و صورت هاي گذشته، آنان را قادر مي سازد تا ساختمان و محيط هايي را طراحي كنند كه بسيار پيچيده، استعاري، رمز گونه، متناقص و چند وجهي هستند. لويي كان، رابرت ونتوري، مايكل گِريوز، آلدو روسي، فرانك گِري، چارلز مور، جيمز استرلينگ و ريكاردو بافيل از جمله سرشناس ترين چهره ها در ميان طراحان و معماران پست مدرن به شمار مي روند، گرچه همگی آنان از اين برچسب، راضي و خوشحال نيستند.

در ميان اين اسامي رابرت ونتوري، چه خود او قبول داشته باشد چه نه، چه در وجه نظري و چه از نظر تاريخي واضع اين سبك در معماري بوده است. وي متولد 1925 فيلادلفيا است. دفتر شخصي خود را به همراه جان راش در سال 1964 تاسيس كرد و در سال 1967 همسرش؛ دنيس اسكات براون به آنها پيوست و بعد با استيون آيزنور همكار شد. از كارهاي اوليه او مي توان به خانه وانا ونتوري در نزديكي فلادلفيا كه براي مادرش ساخت اشاره كرد. ساختمان با آن سقف شيرواني و ورودی کودکانه و در عین خال ملهم از کلاسیسزم، خانه ايي كوچك و ساده است، اما داخلش از نظر تركيب هاي فضايي پيچيده مي نمايد، خانه متقارن به نظر مي رسد، اما وقتي از نزديك به آن بنگريم در مي يابيم به هيچ وجه اين گونه نيست.

از آثار نوشتار ي او مي توان به كتاب پيچيدگي و تضاد در معماري اشاره كرد كه در سال 1966 چاپ شد و تغييراتي بنيادين در رويكردهاي معماري مدرن را موجب شد. اين كتاب منحصر به فرد كه موزه هنر مدرن آن را منتشر كرده در حوزه پژوهش تاريخ معماري در آمريكا و كشورهاي ديگر آشوبي به پا كرد. ونتوري در اين كتاب بر اين گزاره تاكيد مي گذارد كه معماري مبتني بر ابهام، تنش و پيچيدگي بايد جايگزين مدرنيسم بين المللي شود و از اصطلاح «كم، ملال آور است» در مقابل اصطلاح معروف ميس ون درروهه «كمتر، بيشتر است» استفاده كرد، وي بر منشا معنا در معماري توجه كرد و با پرداختن به تمثيل و نمادگرايي در معماري تاكيد گذاشت. وي به همراه همسرش و آيزنور كتاب آموختن از لاس و گاس (1972) را نيز به رشته تحرير درآورده كه در آن به استفاده از عناصر، الگوها و انگاره هاي معماري مي پردازد كه مردم عادي مي پسندند.

رابرت استرن معمار آمريكايي و متولد 1939 از ديگر شارحان و معماران پست مدرن است؛ وي به عنوان يكي از تاثيرگذارترين افراد مدرنيسم و منتقد برجسته مدرنيسم بين المللي شناخته شده است. وي با دفاع از معماري تداعي گرا و تمايل به دريافت هاي ذهني و خاطره هاي فرهنگي به مطالعه تاريخ و كاربرد فرم هاي التقاطي براي معنا بخشيدن به بناها علاقمند است. از آثارش مي توان به خانه لانگ در واشنگتن (1974)، خانه ارمن در نيويورك (1975) و موزه نورمن راكول (1987- 1993) اشاره كرد كه همگي جزئيات عالي دارند، وي تاليفات متعددي دارد كه جهاتي نو در معماري آمريكا (1969) از آن جمله اند.

اما اگر بخواهيم به آنچه مي توان آن را معماري پست مدرن دانست در نگاهي اجمالي نزديك شويم مي توانيم به چارلز جنكز؛ معمار، منتقد و تاريخ نگار آمريكايي توجه كنيم. آثار او مطالعات گسترده اي را شامل مي شود كه در آن بر تحولات و اصطلاحات متنوعي از جمله بازنمايي تجريدي، معماري كنشي ، معماري مقوايي، معماري مدرن متاخر، نوكلاسيسيسم، معماري پاپ، پسامدرنيسم تاكيد مي شود. مهمترين كتاب وي تحت عنوان زبان معماري پسا- مدرن (1977) است، اين كتاب نخستين تلاش مؤثر براي تعريف و تدوين پَسامدرنيسم بود. ازنظر جنکز، مدرنیستها به انگاره های تک ظرفیتی علاقه مند بودند و پسا مدرنیستها به انگاره چند ظرفيتي يا كدهاي مضاعف . جنكز ويژگي هايي اساسي براي معماري پست مدرن قائل است؛ به نظر وي ساختمان هايي را مي توان در رده معماري پست مدرن طبقه بندي كرد كه واجد اين ويژگي ها باشند: به گمان جنكز معماري پست مدرن جريان يا سبكي است پلوراليستي و بيش از حد التقاطي، ستايشگر تفاوت و دگر بودگي يا غيريت و در اين راه از سبك ها و زبانهاي متفاوت استفاده مي كند.مبتنی بر همین گزاره هاست که فيليپ جانسون؛معمار آمريكايي در ساختمان AT & T ؛ آسمانخراش سنتي شيشه اي و فولادي را به صورت ساعت پاندولي پايه بلند متحول و دگرگون كرده است، البته ساعتي كه پايه آن شكسته است. او  التقاط گرايي را وجه اصلي ديگر معماري پست مدرن مي داند كه به نوعي زيبايي ناـ همساز و متنافر مي انجامد؛ به نوعي هماهنگي و هارموني ناموزون، نوعي ضد و نقيض گويي و پارادوكس و نهايتا نوعي ناـ همسازی یا تنافر اصوات بين ساختمان و انگاره هاي نماديني كه قرار است باز نماينده شوند. اما اين ناهمسازی نوعي ناهمسازیِ شوخ آميز و هزل گونه است.

از نظر او معماري پست مدرن بيانگر شهرنشيني و فرهنگ شهري است و به تنهايي قادر به دوام آوردن نيست. جنكز ساختمان های پست مدرن را انسان وارانه يا شبيه انسان مي داند، تزئينات و گچ بريهای آنها غالباً بيانگر شكل انسان هستند. او تاكيد مي كند كه در معماري پست مدرن نوعي اشتياق وافر و تمايل دروني بيش از حد به مضمون، محتوا و معنا به چشم مي خورد. ساختمان پست مدرن مثلاً ساختمان AT & T به جاي صرف جعبه شيشه اي و  فولادي ساعت پاندولي پايه بلند را نيز تصوير مي كند. او نهايتاً تصريح مي كند بسياري از ساختمان هاي پست مدرن در اشتياق بازگشت به مركز غايب، به فضاي اجتماعي مركزي هستند. اما پس از اين بازگشت به اين نكته اعتراف مي كنند كه چيز مشكوكي وجود ندارد كه ما بتوانيم خود را با آن وفق دهيم. بنابراين ابنيه پست مدرن خود را با اشيا هم چون ساعت تطبيق مي دهند.  

در خصوص ذات مفهومی پست مدرنیسم، مجادلات و انتقادات و مناقشه های فراوانی به چشم می خورد. سایمون ملک برن اظهار می دارد که پست مدرنیسم همان طور که در فرهنگ با نوعی قبول هزل گونه ظواهر، سطوح و سبک های تصنعی، نقل و قول های خودآگاهانه، نقیضه گویی یا تقلید هزلی، تقلید سبکی و ... همراه است در عين حال یکی از اساسی ترین شاخصه های تفکر پست مدرن را واکنش تند و پرشور علیه هر گونه اعتماد و اطمینان خام اندیشانه به مقوله پیشرفت و ترقی و یا اطمینان به حقیقت عینی یا حقیقت علمی مي خواند .

ابراز گزاره هايي اين چنين است كه همگان را وا مي دارد تاييد كنند پست مدرن، در فلسفه بیانگر عدم اعتماد و ناباوری به روایت های کلان از مدرنیته است; چیزی که لیوتار در وضعیت پست مدرن با صراحت آن را اعلان کرده بود.                                                                                                                    علي رغم اين وجه كلي، در جزييات پست مدرنيسم دچار آشفتگي جريان شناختي است و بيش از   آن كه يك نظر براي عمل باشد به يك ذهنيت تئوريک مي ماند، اين وضعيت در بر داشته های كلا غير هم سو از اين واژه به وضوح خود نمايي مي كند.                                                                                                                                                      پست مدرنیسم از نظر ايهاب حسن به معنای پایان جهان بینی واحد است و از نظر لاج مقاومتی در برابر تبیین های واحد و از نظر دریدا و بودریار توجه و احترام به تمایزات و تفاوت هاست و از نظر دیوید هاروی و چارلز جنکز تجلیل و تکریم  جریانات منطقه ای، محلی و خاص، همين رويكرد آشفته اتخاذ موضع در شرايط حساس را براي پست مدرنيسم محال نمود و مقدمات به حاشيه رانده شدنش را فراهم آورد.

پست مدرنیسم در سال 1989 در مواجهه با یکی از لحظات بزرگ سیاسی ـ تاریخي مبارزه برای حقوق بشر آشفته و سر درگم شد. از سوی دیگر این آشفتگی و سردرگمی موجب شد، زمانی که توده ها و انقلابیون به صورت صدها قبیله و فرقه های مختلف تجزیه شدند هيچ واكنش منسجمي نشان ندهد و اين روند بی موضع اش در معماری با بحران هاي مالي اواخر دهه 1980 تشديد گرديد و پست مدرنيسم را هم چون يك مد فكری به حاشيه جريان های موثر بر معماري راند، اگر چه به گمان بسياري پیش بینی سرنوشت پست مدرنیسم در قرن بیست و یکم کاری احمقانه ای خواهد بود، چرا كه مضمون نگاه انتقادي به گذشته و بدبينی به كلان روايت ها  به عنوان دو شاخص اصلی پست مدرنيسم هر آن، قابليت تجديد قوا و رسانه ايي شدن را دارا مي باشند.

Print
پست مدرنیسم در معماری
ارسال شده: فروردین 23, 1396,
نظرات: 0,
نویسنده: سید آذربرا
تعداد نمایش ها: 1635
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید