رتبه بندی این مطلب:
2.6

نقش موزه در شکل گیری فرهنگ یک جامعه

اصولا آنچه در جهان هستی است، سودمند و فایده‌بخش است.و به تأکید کتاب آسمانی ما- قرآن- هیچ‌چیز در گیتی عبث و  بیهوده آفریده نشده است و این آیه بر زبانش جاری می‌شود که:«ربّنا ما خلقت هذا باطلا» . پیامبر بزرگوار اسلام بارها از خداوند به دعا می‌خواست که پرده از اسرار حقیقت اشیاء بردارد و چیزها را آن‌گونه که هست به او بنمایاند. در هر شیئی آیت و نشانه‌ای از حقیقت وجود آفریننده نهفته است.همه اشیاء بر کمال و جمال او دلیلند و یکتائی ذات او را گواهند. انسان با توجّه به طبیعت و نگرش در اشیای پیرامون خود بر آن شد، تا با تغییر و تبدیل اشیای طبیعی، وسایل و ابزار لازم را برای خود بسازد تا به وسیله آن، هم بتواند از خود دفاع کند، و هم با استفاده از دست‌ساختهای خود گذران زندگی را آسانتر سازد. توجّه به این دست‌ساختها، و دقّت در ساخت و کاربرد و نحوه استفاده از آنها، نه‌ تنها ما را با تاریخ تمدّن و چگونگی پیشرفت فرهنگ مادّی بشر آشنا می‌کند، که راز عظمت عصاره آفرینش- انسان-را نیز بر ما آشکار می‌سازد.همان رازی که علی علیه السلام از آن پرده برداشت و به انسان یادآوری فرمود که:«تو می‌پنداری جسم کوچکی هستی؟درحالی‌که دنیایی بزرگ در تو نهفته است».

آنچه امروز ساخته می‌شود ادامه سازندگیهای بشر در دوران اوّلیه حیات است. امروز وجود«تراکتور»نمی‌تواند موجب شود که ما از نخستین«خیش» دست‌ساخت انسان، که مادر تراکتور فعلی است غافل بمانیم.دیگر ابزار هم در طول زمان تغییرات و دگرگونیهایی حاصل کرده است، و به شکل کامل و استواری درآمده، که امروز مورد استفاده ماست.این ابزار و آلات به عنوان میراث فرهنگی و یادگار گذشتگان است و نشانگر صنعت و هنر اسلاف ماست، و می‌تواند بیانگر ذوق سازندگان آن باشد و چگونگی زندگی مردم را در دوره‌های مختلف حیات بازگو کند. بیننده امروزین این اشیاء، فرصتی می‌یابد تا با نگاهی عمیق به این یادگارهای کهن، تحوّل روزگار را در زوایای هر شئ بخواند و عبرت گیرد. از سویی دیگر، ببیننده با توجّه به اشیاء به یادگار مانده گذشتگان و توجّه دقیق در کیفیّت ساخت آنها می‌تواند خود را آماده کند، تا به ساختن اشیایی نو، ظریف و کامل که از کابردی والاتر برخوردار باشد، دست زند و گامی فراتر از پیشینیان بردارد و آسایش ابنای بشر را موجب شود.

موزه تنها مکانی است که در آن، اشیاء را به منظور بالا بردن سطح دانش‌ عمومی، آموزش و شناخت و درک و عبرت، نگهداری می‌کنند. از طریق همین موزه هاست که میراثهای فرهنگی گذشتگان را به نظر بینندگان حال و آینده می‌رسانند، و به وسیله آن تصویری از گذشته فرهنگی، برای دستیابی به آتیه پربار فرهنگی ارائه می‌دهند. بیننده و تماشاگر موزه، اشیاء به نمایش گذاشته شده را کنجکاوانه می‌بیند و درباره هرکدام و نحوه پیدایش آن به تفکّر می‌پردازد.

1- تعریف موزه

در ساده‌ترین تعریفی که از موزه  ارائه شده است،موزه را بنایی می‌داند، که در آن مجموعه هایی از اشیاء به منظور تحقیق، بررسی و بهره‌گیری، گردآوری شده است. با توجّه به تعریفی که دایرة المعارف بریتانیکا از موزه  به دست داده است: «موزه مؤسّسه‌ای است که به گردآوری، مطالعه و محفوظ داشتن اشیاء نمایانگر طبیعت و بشر می‌پردازد، تا آنها را به خاطر آگاهی، آموزش و لذت، پیش چشم همگان بگسترد»

واژه‌ی موزه از لغت یونانی«موزین» به معنای مقر زندگی‌ «موز»، الهه‌ی هنر و صنایع در اساطیر یونان باستان اقتباس شده که‌ تلفظ آن در زبان انگلیسی میوزیم‌ و در زبان فرانسه،موزه‌ است. در حوالی دهه‌ی 1290 هـ.ق.تلفظ فرانسوی«موزه»،به زبان فارسی‌ نیز راه یافت.«شورای بین المللی موزه»، وابسته به سازمان فرهنگی،علمی و تربیتی سازمان ملل متحد(یونسکو)،دربند سه و چهار اساسنامه‌ی‌ خود که جامع‌ترین تعریف موزه است،چنین می‌گوید:«موزه مؤسسه‌ای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی‌ همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت‌ می‌کند.هدف موزهها،تحقیق در آثار و شواهد برجای مانده‌ی انسان‌ و محیطزیست او، گردآوری آثار،حفظ و بهره‌وری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار،به ویژه،به نمایش گذاردن آن‌ها به منظور بررسی‌ و بهروری معنوی است»[نفیس،1380:3].

2- آیکوم

شورای بین المللی موزه ها ( ICOM ) ارگانی غیر دولتی وابسته به سازمان ملل متحد (یونسکو) است که به منظور موزه شناسی و سایر نظام های مربوط به مدیریت و عملکرد موزه در سال 1964 میلادی تأسیس شده است.
ایکوم حدود 21000 عضو از 140 کشور جهان دارد. اعضای آن در کمیته های ملی ،بین المللی و سازمان های وابسته و منطقه ای فعالیت می کنند و توسط دبیرخانه آن یاری می شوند. دبیرخانه در محل مجمع عمومی است که با تأیید یونسکو، تصمیم گیری می کند.اهداف و قدرت های ایکوم عبارت اند از :

1- تشویق و حمایت از تأسیس، توسعه و مدیرت حرفه ای انواع موز ها

2- پیشرفت دانش و درک طبیعت

3- برقراری همکاری دوجانبه بین موزه ها و کارکنان حرفه ای موزه های کشورهای مختلف

4- بیان، حمایت و پیشبرد انواع منافع کارکنان حرفه ای موزه

5- پیشبرد و انتشار دانش موزه شناسی و سایر روش های مدیریت و عملیات موزه

3- روند تحولات موزه

در هر عصری چیزهای مورد توجّه زمان را گرد می‌آورند مثلا«در عصر نوسنگی، انسان مجموعه هایی از صدفها، گوش‌ماهی ها، سنگریزه ها و استخوانهای حیوانات را که برای تزیین لباسها می‌توانستند مفید باشند گردآوری می‌کرده است».نخستین خزائن تمدّن بشری را همین مجموعه ها به وجود آورده‌اند.

موزه به شکل امروزی خود در اواخر قرن سوم پیش از میلاد توسط بطلیموس در اسکندریه تأسیس شد. این موزه را شخصی به نام دمتریوس که از آنجا به اسکندریه تبعید شده بود ، به دستور بطلیموس ایجاد نمود . او که از کوششهای ارسطو در گرد آوردن و طبقه بندی کتابها و معلومات بشری و انواع حیوانات و گیاهان و انواع حکومتها الهام گرفته بود ، توصیه کرد مقداری بنا تحت عنوان اتاق برای آموزش ، حیاط ، رواق ، باغ ، رصدخانه و کتابخانه بزرگی ساخته شود که چهار گروه محقق در آن زندگی می کردند ، منجمان ، نویسندگان ، ریاضی دانان و پزشکان که وظیفه آنان تحقیق در علوم تجربی و جمع آوری اسناد علمی در رشته های مختلف بود. در قرون وسطی به دلیل حاکمیت کلیسا ، نقش آموزشی موزه ها تقریباً متوقف شد و آثار هنری معاصر یا گذشتگان در گنجینه های کلیسا ها و صومعه ها جمع آوری می شدند و تنها توجه به زهد و تقوا و نیز رعایت شکوه مراسم مذهبی در این مجموعه مد نظر بوده است و مواردی در قصرهای خود جمع آوری و نگهداری می شده اند .با آغاز رنسانس و شکوفایی علم و دانش در اروپا پس از قرن پانزدهم میلادی موزه ها به موازات رشد و توسعه علوم مختلف فعالیت خود را آغاز کرده و در رشد توسعه جوامع اروپایی نقش مهمی را ایفا نمودند . در عصر رنسانس که انسان به علم توجه کرده بود ، به موزه ها نیز توجه کرده چون تنها محصول مادی علم که برای انسان محسوس است ، موزه است.

 بعدها در حدود قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی، آثار فرهنگی که در کلیساها و معابد و گنجینه های سلطنتی فراهم آمده بود، منشأ تشکیل موزه به شیوه‌ای جدید شد.«اشمولین»نام نخستین موزه عمومی است که در سال 1683 میلادی توسط «الیاس اشمول»دانشمند انگلیسی، در دانشگاه آکسفورد افتتاح شد. از اوایل قرن هجدهم میلادی با پیشرفتی که دانشها داشتند، و با مطالعاتی که پیرامون علوم مختلف صورت گرفت، طبقه‌بندی موزه ها شروع شد و مجموعه های هنری، گیاهی، جانوری و جز آن به‌طور مجزّا، باعث برپائی نمایشگاههای مهمّی شد و اطلاق عنوان موزه به این مجموعه ها در میان مردم رواج پیداکرد.موزه بریتانیا در سال 1753 میلادی ایجاد شد، و در نیمه دوّم قرن هجدهم در فرانسه موزه«لوور»به صورت یک موزه عمومی آغاز به کار کرد و به این ترتیب دامنه موزه ها وسیعتر و تعداد آنها همواره بیشتر می‌شد و مردم بیش از پیش به اهمیت موزه ها و نقش مهمّ آنها در آموزش و پژوهش پی می‌بردند.این گسترش تا آنجا ادامه یافت که، در آمار موزه های  جهان در سال 1970 نشان داده شد که: «تعداد موزه های دنیا رقمی بین 17000 تا 18000 بوده است که به‌طور نابرابر در دنیا توزیع شده است و تراکم آنها بیشتر در کشورهای غربی است.فرانسه دارای 1183 موزه، اتّحاد جماهیر شوروی 1012 موزه، ایتالیا 972 موزه ، چکسلواکی 436 موزه، سوئیس 368 موزه، لهستان 335 موزه و بیشترین رقم را که 6000 موزه باشد ایالات متّحده آمریکا دارد» 

تأسیس سازمان بین المللی موزه ها بعد از جنگ جهانی دوّم، در سال 1926 به پیشنهاد«هانری فوسیون»فرانسوی صورت گرفت. وی که خود از آگاهان و آشنایان به تاریخ هنر بود، با همکاری جامعه ملل، «دفتر بین المللی موزه ها»را در شهر پاریس تأسیس کرد. در سال 1947، این دفتر تغییر نام داد و عنوان«شورای بین المللی موزه ها»(ایکوم)را پذیرفت، و با نظارت و حمایت یونسکو کار خود را ادامه داد. عنوان جدید هم به پیشنهاد«م.هلین»مدیر موزه  علوم بوفالو(اتازونی)ارائه شد.محل تشکیل این شورا در پاریس می‌باشد و ارگان رسمی آن، مجله«موزئوم»است.

4- انواع موزه ها

با گسترش رشته های علوم و فنون، موزه های گوناگونی پدیدار شدند. می‌بایست بین موزه های باستانشناسی، جانورشناسی، هنرهای زیبا، هنرهای کاربردی، هنرهای تجسّمی، مردم‌شناسی، علوم طبیعی، تکنولوژی، حرفه ‌وفن، گیاه‌شناسی، موزه های تخصصی، موزه های منطقه‌ای و محلّی، تمایزی قائل شد و هرکدام را جداگانه بررسی و مطالعه کرد.از جنگ دوّم جهانی به این طرف که موزه ها دگرگونیهای تازه یافتند، به تدریج مرز بین رشته ها و مجموعه ها از میان رفت. در حال حاضر ما میتوانیم موزه ها را به سه بخش اصلی تقسیم کنیم:تاریخی، علمی، هنری

الف- موزه های تاریخی:

در این موزه ها دیدگاههای تاریخی رعایت شده است و مجموعه های آن روایتگر دورانی از تاریخ است. این‌گونه موزه ها علاوه بر اینکه در آگاهی تاریخی نقشی عمده دارند، برای برخی کشورها که تازه به استقلال رسیده‌اند می‌توانند نمایانگر ارزشهای قومی و ملی باشند و وحدت تاریخی و فرهنگی را تبلیغ کنند.

موزه های باستانشناسی، موزه هایی که در درون بناهای باستانی برپا می‌شود، موزه های یادبود شخصیتها، موزه های مستقر در میدان جنگ یا مکان تاریخی،موزه های مردم‌شناسی در شمار موزه های تاریخی هستند.

ب- موزه های هنری:

موزه هنری جایگاه نمایش مجموعه های هنری است، که به خاطر ارزش زیبائی‌شناسی‌شان در معرض تماشای عموم قرار می‌گیرد. موزه های نقّاشی، مجسّمه‌سازی، هنرهای دستی، هنرهای تزیینی، هنرهای عامّه و هنرهای ابتدائی، همه با عنوان موزه هنری مشخص می‌شوند.

پ- موزه های علمی:

موزه ای که به ارائه نمودگارهای علم و فن بپردازند، مانند موزه های علوم طبیعی، موزه های علوم کاربردی، موزه های فنّی در شمار موزه های علمی محسوب می‌شوند.«وظیفه موزه های علمی این است که روحیّه و ذهنیّت علمی را به صورت سه‌بعدی منتقل کنند.تمایل طبیعی به دانش را برانگیزند، اطّلاعاتی در مورد پژوهشها و پیشرفتها بدهند. به هر فردی احساس مشارکت در پیشرفت فنّی را ببخشند و درک و قدردانی نسبت به حفظ محیط طبیعی از دیدگاه اقلیمی و تاریخی را تشویق کنند، تا بینندگان را با سیر تحوّل طبیعت و بشریّت آشنا سازند» .هدف این‌گونه موزه ها صرفا تعلیم و آموزش است.این موزه ها مراکزی برای ارائه علوم و فنون به شمار می‌آیند و فعالیتّشان بیشتر از سایر موزه هاست.

ت- دیگر موزه ها(تخصّصی، منطقه‌ای):

موزه های تخصّصی یا موزه های در هوای آزاد و موزه های منطقه‌ای یا محلّی را باید بر انواع موزه های یادشده افزود.

5- وظایف موزه ها

هر موزه سه وظیفه‌ی اساسی دارد:1- حفظ ونگهداری؛ 2- تحقیق و جست‌وجو؛3- برقراری ارتباط. حفظ ونگهداری شامل‌ گزینش و جمع‌آوری آثار فرهنگی و مراقبت از آن‌ها می‌شود. تحقیق‌ و جست‌وجو تهیه‌ی اسناد است که بستر لازم برای تحقیق و جست‌وجو به شمار آید. برقراری ارتباط نیز شامل تمام فعالیت‌های‌ متنوعی است که در جهت فراهم ساختن زمینه برای تعامل با عموم به‌ کارگرفته می‌شوند و از جمله آن‌ها می‌توان به برنامه‌های آموزشی‌ درنظر گرفته شده برای گروه‌های سنی متفاوت، برگزاری نمایشگاه‌ها، راه‌اندازی انتشارات، ایجاد پایگاه‌های اینترنتی، برنامه‌ی چندرسانه‌ای‌ و غیره اشاره کرد[کابرال،1382:15].

6- نقش موزه ها

در جهان، هر سال بر تعداد موزه ها افزوده می‌شود.این افزونی روبه‌رشد گویای اهمیّت موزه در اجتماع کنونی بشر است و نشان‌دهنده نقش حساسی است که این موزه ها در جهت آموزش و تکمیل آگاهیهای انسان دارند.

موزه جایگاهی برای تحقیق در میراث فرهنگی و وسیله‌ای برای تداوم فرهنگ است.دیدگاههای سیاسی، دینی، اجتماعی و اقتصادی مردم گذشته و نوع زندگی آنها را می‌توان در خلال دیدار از موزه ها بررسی و تحقیق کرد. موزه ارزشهای جامعه‌ای را که از بین‌رفته یا در حال از میان رفتن است، بر ما عرضه می‌دارد.توجّه ما را به اشیایی معطوف می‌کند که مورد تهدید جدّی تمدن جدید قرار دارد، و هر لحظه به سوی نیستی و زوال راه می‌پوید. موزه روح آفرینشگری را در بیننده بیدار می‌کند، و توان هنری و فکری او را بر می‌انگیزد و او را به خود آشنایش می‌کند

گشت‌وگذار در موزه ها بیننده را می‌تواند به درک چگونگی انتقال فرهنگ از گذشتگان به آیندگان قادر سازند و اقتباس فرهنگی را در میان جوامع مختلف را به آنها بشناساند و به آنان این فرصت را بدهد که با دستیابی به آگاهیهای فرهنگی که از دیدار موزه حاصل می‌شود طرح بنای تازه‌ای را از ارزشهای نوین تمدن و فرهنگ پی افکنند.

موزه محل آموزش است. مردم در این مکان، ضمن آشنایی با گنجینه های ارزشمند، فرصت آموزش و تحقیق نیز می‌یابند. به این سبب است که همیشه در کنار موزه ها، مکانهایی برای تحقیق و مطالعه ساخته می‌شود. محققان، کارشناسان و راهنمایان، اطّلاعات لازم را، در اختیار مراجعان قرار می‌دهند.

موزه خدمتگزار جامعه بشری است و به تمام آحاد جامعه تعلّق دارد. موزه دارای زبان خاصی است.«یک موزه بیش از هر چیز بازتابی است از انسان و فعالیت او. از محیط طبیعی، فرهنگی و اجتماعی او به زبانی ویژه سخن می‌گوید»[1] .هر نوع بیننده از دیدار موزه می‌تواند بهره ببرد. موزه همان اندازه که تحصیل‌کردگان و روشنفکران را جذب می‌کند و به آنها آگاهی می‌بخشد، همان‌گونه هم بر بیننده بی‌سواد اثر می‌گذارد. موزه، اندیشه تماشاگر را از چیزهای عادی شناخته‌شده فراتر می‌برد و افقهای تازه‌ای را به روی او می‌گشاید.

موزه، علاوه بر مواردی که گذشت، جالب توجّه بینندگان خارجی، جهانگردان و سیّاحان است که به قصد آشنایی با سرزمین و مردم دیگر به سیروسفر می‌پردازند پس میبینیم موزه ها در بهبود صنعت توریسم یک جامعه هم اثر دارد و میتواند فرهنگ یک ملت را به دیگر ملل معرفی کند.

موزه محیطی مناسب برای گذراندن اوقات فراغت است و جنبه انتفاعی آن نیز قابل توجّه می‌باشد.علاوه بر این‌که خود به عنوان ثروت ملّی محسوب می‌شود، با فروش بلیت، عکس، کارت‌پستال، آثار و اشیاء هنری، جزوه و نشریّه و غیره، می‌تواند درآمد خوبی نیز داشته باشد.

از مهمترین جنبه های موزه، پند گرفتن و درک عبرت از آن است.مقصود از عبرت، «عبور از ظاهر و محسوس و رسیدن به علّت و نتیجه هر واقعه و پدیده»[2] است. آگاهی از سازنده و کاربرد و تحوّل شئ بیننده را به نتایج اعتقادی و  اخلاقی رهنمون می‌سازد و موزه که مرکزی برای ارائه آثار ارزشمند به جا مانده از گذشتگان است«برای هشیاردلان ژرف‌اندیش بهترین انگیزه عبرت و پندگیری است»[3] .

نتیجه گیری

موزه ها از منابع مهم و سرمایه های ملی کشورها هستند. هنگامی که به صورت صحیح و علمی مورد استفاده قرار گیرند می‌توانند در تحقق هدفهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر باشند. یکی از مهم‌ترین کارکردهای موزه به نمایش گذاشتن داستان‌ انسان گذشته در برابر چشمان انسان معاصر است و نیز نشان میدهد او چگونه دانش خود را درباره‌ی جهانی که در آن زندگی کرده به‌ دست آورده است و چگونه هنر،صنایع،تمدن و فرهنگ خود را ساخته و چگونه زندگی خود را بنا نهاده است.

موزه معرف و نماد جنبه های گوناگون تاریخ زندگی‌ اجتماعی بشر طی قرنهای متمادی‌اند. یعنی آنچه را که در کتابهای تاریخ به‌طور تئوری می‌خوانیم در موزه به‌طور عینی و محسوس لمس می‌کنیم. موزه فرصتی را برای بروز لذت ناشی‌ از زیبایی،شادی و شعف‌ذهنی،و فضایی را برای پرورش‌ تصورات دست‌نیافتنی و گریز از روزمرگی و سرگرمی ذهنی فراهم‌ می‌کنند و جایگاه ویژه‌ای در میان ابزارها و روشهای آموزشی‌ دارند. باید آنها را به مثابه مراکز دانشگاهی به شمار آورد،زیرا هر فردی را در هر سطحی از دانش بهره‌مند می‌سازند.

برای این‌که موزه ها در راستای توسعه‌ی فرهنگی و آموزشی‌ جامعه مؤثر باشند، باید در قالب اشیای خود، دوردست گذشته‌ و چشم‌انداز آینده را در پهنه‌ی افق امروز ببینند،کلیت و نظام‌مندی و استمرار فرهنگی را پیش چشم نهند و رمزوراز آن‌را در جان اشیا بنمایانند و تماشاگه راز باشند و آموزگار.

جذابیت موزه ها باید آن‌چنان باشد که فراگیری علمی را آسان‌تر کند و اشتیاق دیدن اشیای جالب و دیدنی را فزونی بخشد و بازدیدکنندگان را به دنیای شگفتی های پررمزوراز گذشته بکشاند. پس پیشنهاد می‌شود، موزه داران و یا افرادی که در کار احداث و نظم‌بخشی موزه ها هستند،در میان بازیافت های تاریخی، اشیایی را در غرفه ها به نمایش بگذارند فناوری،صنعت و هنر را برای بیننده بازگو کنند و هرکدام از آنها، مانند کتابی جامع و کامل،روشنگر تمدن و فرهنگ گذشته باشد. اندیشه،تلاش، ذوق و ابتکار نیاکان ما را در جهت ترقی و شکوفایی کشور انعکاس‌ دهد تا الگویی باشد برای همگان که در جهت سرافرازی و سربلندی‌ کشور،بکوشند.

 

Print
نقش موزه در شکل گیری فرهنگ یک جامعه
ارسال شده: فروردین 23, 1396,
نظرات: 0,
نویسنده: سید آذربرا
تعداد نمایش ها: 5194
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید