1. نيازي به شب زنده داري نيست.
دانشجويان معماري توانايي مديريت زمان خود را ندارند. زمانيكه بخشي از فرايند طراحي توسط دانشجويان مورد بررسي و ارزيابي قرار مي گيرد، به ندرت اتفاق مي افتد كه دانشجويان معماري در اين مباحث شركت كنند و سرشان را پايين انداخته و به روش باقاعده و ثمربخشي در محيط كار حاضر شوند. با توجه به ترفندها و رقابت هاي بسيار فشرده، اگر زمان خود را در محيط آتليه همچون محيط كاري مديريت كنيد، ديگر نيازي به شب زنده داري نخواهد بود. هميشه با انسانهايي آشنا شدم كه در سنين بالا براي اخذ مدرك معماري و يا درجات بالاتر اقدام كرده اند و همزمان در يك محيط كاري مشغول به كار بوده و يا مسئوليت هاي ديگري داشته اند اما هرگز نياز به شب زنده داري و كار شبانه نداشته اند. علت اين امر اين است كه در تمام مدت زمان حضور هشت ساعته خود در آتليه كار مي كنند. كسي كه در زمان برگزاري كلاس سازه ها در لابي به خواب رفته و ميز كارش پر از ليوانهاي Starbuks است حتما جزو شب زنده داران خواهد بود. مسلما” اين شخص با افتخار و هيجان بسيار زيادي در مورد شب زنده داري خود بعنوان يك عمل حرفه اي صحبت خواهد كرد. اينگونه مسائل خيلي خنده دار و مضحك به نظر مي رسند.
2. تغييراتي كه در لحظه آخر اعمال مي شوند بيشتر زيان بخش هستند تا مفيد.
در مواقعي توقف طراحي الخصوص در سطح دانشكده ها كار چندان راحتي نيست اما گاهي هدف عبارت از ارائه مفاهيم، طراحي ها، و مدلها براي حمايت از عقيده شخصي شما مي باشد. اگر چنين فكري در سر داريد گويي كه در صدد ارائه اين فرايند به مخاطبين خود هستيد و از نقطه پاياني به سمت عقب حركت مي كنيد (حركت در جهت معكوس. در اينصورت كاري را كه انجام مي دهيد از نتايج منفي كمتري برخوردار خواهد بود. اگر اينگونه برنامه ريزي كرده ايد كه در طول چهار روز مي توانيد مدلي از جنس چوب باس را به اتمام برسانيد و در طول دو روز طراحي ها را ارائه كنيد در اينصورت مدت زمان مناسبي را براي اينكار در نظر بگيريد و از خلق يك اثر اورجينال اجتناب كنيد. اگر شما از تمامي اين عقايد عالي برخوردر هستيد ولي هيچ راهي براي انتقال موثر آنها نداريد در اينصورت چه كسي مسئول است؟ من و هيچيك از كساني كه مسئوليت داوري و نقد آثار شما را برعهده دارند نيز پاسخ اين سوال را نمي دانند.
3. ارائه نامناسب كارتان در زمان ارزيابي آن موجب كاهش ارزش كار شما نمي گردد.
اگر تمامي شرايط همچنان مشابه باشند در لحظه ارائه و نمايش كار براي انجام ارزيابي هاي لازم احساس استرس مي كنيد. بهترين خبر اين است كه استاد مربوطه يعني كسي كه در نهايت به شما نمره خواهد داد از تمامي جوانب مربوط به پروژه شما آكاهي داشته و از ميزان تلاش و مدت زمان صرف شده براي انجام و اتمام آن باخبر باشد در اينصورت شما نگراني كمتري نسبت به استاد راهنما و منتقد مهماني خواهيد داشت كه اطلاعات كمتري نسبت به كار شما دارد و پس از بررسي كوتاه ده دقيقه اي نكته نظرات جالبي را بيان مي كند. در مواردي كه اين اساتيد پروژه هايي در دست اجرا دارند و يا در بعضي از پروژه ها همكاري مي كنند در نظرات خود سعي مي كنند تا پروژه شما را با استفاده از روشي خودخواهانه به پروژه خود نسبت دهند. پروژه شما مي تواند بعنوان يك تحقيق چند محوري از محوطه خانه سازي در بخش تاريك كره ماه باشد و استاد مربوطه بتواند سوالاتي را در مورد نحوه زهكشي هاي آب باران دراين ساختمانها مطرح كند. (كمي درمورد اين موضوع فكر كنيد ، اصلا شوخي نمي كنم). همه اين موارد براي كساني كه به نحوه احسن پروژه خود را ارائه مي كنند نيز اتفاق مي افتد. ارائه آنها ممكن است كه بسيار جذاب به نظر آيد و منتقدين مهمان با بررسي آن به عظمت كار پي برده و آثار قبلي را در مقايسه با آن بسيار ضعيف و كوچك ببينند بنابراين سطح كاري شما را كاملا متفاوت از بقيه موارد خواهند ديد و غيره… اگرچه اين پروژه بسيار با عظمت و فوق العاده جلوه مي كند اما همه افرادي كه در كلاس حضور دارند (از جمله استاد) مي دانند كه عملي نيست. همه تحت تاثير گرافيك شيك و زيباي آن قرار دارند ولي اين يك كلاس ارائه مي باشد بنابراين استاد از تمامي كارهاي انجام گرفته توسط شما و ارزش واقعي آنها آگاهي خواهد داشت.
4. مجموعه طراحي شما حداكثر داراي طول عمري سه ساله خواهد بود.
مجموعه طراحي شما داراي اهميت بسيار زيادي هستند و شما مي توانيد در طول تحصيل و يا ساير موارد از آنها استفاده كنيد . بنابراين اين مجموعه مانند اهرمي زمينه ساز پيشرفت كاري شما در آينده خواهد بود. تصور كنيد كه در آينده اي نزديك، طراحيهايي را كه زماني به نظرتان بسيار عالي و فوق العاده جلوه مي كردند در حاليكه واقعا افتضاح بوده اند. در اينصورت احساس تاسف و شرمندگي خواهيد كرد. درنهايت اين آثار هم در كنار ساير آثار كم اهميت در يك كمد قرار مي گيرند زيرا بزودي متوجه مي شويد كه اهدافي كه اين آثار بر مبناي آن طراحي شده اند آن چيزي نيستند كه در فكر و ذهن شما وجود داشتند. اين يك نمايش از بعضي از پروژ هاي ابتكاري و عجيب شما نمي باشد بلكه هدف نشان دادن تخصص شما در مهارتهاي متنوع تجاري بوده و نشانگر توانايي شما در نحوه تفكر و پردازش اطلاعات مي باشد. بنابراين كاملا به اين مسئله فكر كنيد كه آيا هدف شما تنها نشان دادن آثار هنري و نحوه ارائه موفق آنها مي باشد؟ زيرا زمانيكه طرحي را اجرا مي كنيد بعنوان ارائه كننده آن طرح به شمار مي رويد.
5. ديدن كارهاي سخت، راحت و ساده است.
شما سر به سر كسي نمي گذاريد و هيچ راه فراري وجود ندارد و اگر فكر مي كنيد مي توانيد از اين مخمصه دور شويد از طريق روشهاي پيش پا افتاده و تحقيرآميزي متوجه واقعيت ها خواهيد شد. دوباره مي خواهم در مورد شخصي صحبت كنم كه معتقد بود كه شما مجبور به شب زنده داري هستيد هرچند كه او در طول كلاس چرت مي زد، آيا به نظر شما او احمق نيست؟ او ضمن انجام فعاليت هاي روزمره زندگي سعي دارد تا تبديل به يك معمار بزرگ شود. آيا اين حقيقت دارد؟ من مي توانم بصورت سرزده به آتليه ها بروم و دانشجويان سخت كوش را از آنهايي كه به ظاهر سخت كار مي كنند را جدا كنم. در حقيقت هنور هم اساتيدي وجود دارند كه از اين روش حمايت كرده و استفاده مي كنند زيرا به عقيده آنها اينگونه رفتارها نوعي جانفشاني و از خود گذشتگي بود و يا حداقل ميزان علاقه را نشان مي دهند. در نهايت سخت کوشي مزايا و نتايج مختص خود را خواهد داشت.
6. بصورت اختياري در كلاسهاي مربوط به تجارت و املاك و مستغلات شركت كنيد.
من هرگز اين كار را انجام نداده ام و بايد صادقانه بگويم كه چنين چيزي براي من اتفاق نيافتاده است. تا كنون ميليونها ساعت را صرف اينكار كرده ام و متوجه شدم شركت در اينگونه كلاسها مانند شانسي براي راحتي شما محسوب مي گردد. اين بدين معني نيست كه كه هرگز از آنها لذت نبرده ام و يا اين نوع از مسايل نوعي پرداختن به فرعيات و دور شدن از مطالب اصلي مي باشند. زمانيكه دانشجوي سال ششم دوره ارشد بودم درس مقدمه اي بر سراميك را انتخاب كردم دراين كلاس تنها دانشجويان سال اول رشته هنرهاي زيبا حضور داشتند. من لحظات بسيار زيبايي را در اين كلاس سپري كردم و پس از سه هفته مطمئن بودم كه نمره من از اين كلاس الف خواهد بود. من و استاد مربوطه گفتگوهايي را درمورد طراحي و روشهاي مختلف داشتيم. او هم از حضور من در آن كلاس ابراز رضايت مي كرد و من هم با كمال ميل نه از روي اجبار دراين كلاس شركت مي كردم. تعداد پروژه هايي كه در اين كلاس ارائه كرده بودم حدودا پنچاه برابر ساير دانشجويان بود زيرا من مانند بقيه وقت خود را به بطالت نمي گذراندم. وقتي به گذشته فكر مي كنم اين كلاس يكي از كلاسهاي مطلوب و مورد پسند من بود اما اي كاش كلاسي را انتخاب مي كردم كه در ارتباط با شغل فعلي من بود.
7. در ساعتهاي اداري با اساتيد خود ملاقات كنيد.
اين گزينه را مي توان بعنوان درس اول معرفي كرد اما مانند شب زنده داري كارآيي لازم را نخواهد داشت. اين روش تنها مختص آتليه نبوده و در مورد تمامي درسهايتان كارآيي خواهد داشت. زمانيكه براي ملاقات استاد خود وقت قبلي مي گيريد تا سوالاتي را از او بپرسيد، رفتار محترمانه اي داشته باشيد تا ببينيد چه اتفاقات عجيبي خواهد افتاد. بعضي از اساتيد با توجه به نوع درسي كه تدريس مي كنند ملزم به حفظ ساعتهاي اداري خود هستند. من متوجه شدم كه هيچ اتفاق خاصي در طول اين مدت رخ نمي دهد. در نتيجه من مي توانستم سوالاتي را در مورد درس بپرسم كه نه تنها به نفع من بودند بلكه استاد هم در موفقيت من ترغيب و اميدوار مي شد. اين به معناي چرب زباني و تلاش براي جلب رضايت استاد نيست بلكه روشي براي نشان دادن آمادگي در طول نيمسال تحصيلي محسوب مي گردد. هدف من اين بود كه قبل از انتخاب درس فيزيك كوانتوم در سال اول اين درس را به نحوه احسن ياد بگيرم.
8. رضايت استادتان را جلب كنيد.
ممكن است كه استاد خود را بيشتر به چشم يك مشتري ببينيد تا يك دوست. مي دانم كه اين موضوع برخلاف نكته قبلي به نظر مي رسد اما ما در مورد احتمالات صحبت مي كنيم. زمانيكه در مورد پروژه با استاد صحبت مي كنيد ، توانايي شما در توصيف واضح دلايل انتخاب اين پروژه و همچنين روش انتخابي از اهميت بسزايي برخوردار خواهد بود. بايد اينطور فكر كنيد كه اين وظيفه شماست كه به آنها بقبولانيد كه فرضيه شما ارزشمند بوده و در وراي اين منطق يك ايده و عقيده ناب نهفته است. وظيفه استاد انجام اين پروژه نيست بلكه تاحدي مي توان مانع از اشتباهات شده و شما را در مسيري كه انتخاب كرده ايد راهنمايي كند. در گفتگوهاي روانپزشكي دوست دارم كه به صحبت و سوالات اساتيد گوش كنم بعنوان مثال سوالاتي مانند چرا فكر مي كنيد كه اين اقدام مناسبي بوده و يا فكر مي كنيد چه نتيجه اي در برخواهد داشت؟ بنابراين وظيفه يك استاد راهنمايي كردن است نه اينكه به شما بگويند چه كار را انجام دهيد.
9. نتيجه بررسي هاي داوران متناسب با طرز فكر شما نيست.
در بخش سه به اين موضوع اشاره شده است. اما بسياري از دانشجويان معماري بر اين باورند كه وظيفه آنها تنها ارائه طراحي، كسب اگاهي و دريافت نكته نظرات منتقدين ميهمان است اما اينطور نيست (به قسمت سه مراجعه كنيد). اين موضوع از جمله يكي ديگر از نكات بسيار مهم در آموزش شما تلقي مي گردد. مهمترين درسي كه مي بايست فرا بگيريد اين است كه شما بايد هنر ايستادن در مقابل مردم به نحوي كه اعتماد به نفس و آگاهي خود را به آنها منتقل كنيد را تمرين كنيد. شما بيشترين مهارت و خبرگي را نسبت به طراحي خود داريد بنابراين قادر به انتقال اهداف، استراتژيها و روشها در جهت ارتقاي طراحي خود نسبت به ساير آثار ارائه شده خواهيد بود. در شرايط استرس، قابليت صحبت و سخنراني بدون مكث و وقفه هاي متوالي نشانگر مهارت شما بوده و هرگز بعنوان يك موهبت الهي قلمداد نمي گردد. اگر در دوران جواني مي دانستم كه توانايي در سخنوري و برقراري ارتباط موثر بسيار باارزش تر از طراحي در يك مجموعه معماري مي باشد، در آنصورت در جهت ارتقا و پيشرفت آنها تلاش بيشتري مي كردم. فروش هر چيز ديگري بغير از يك طراحي خوب مطابق با خواسته دروني هيچ معماري نيست اما اين نوع طرز فكر درست نيست. شخصي كه از استعداد مواجهه با مشتري و برقراري ارتباط مناسب با او برخوردار است در مقايسه با يك طراح ماهر از ارزش بيشتري برخوردار خواهد بود. star-kitects را كه در مجلات مي بينيد در هر دو مورد ذكر شده داراي قابليت هاي جالب توجه هستند.
10. قوانين را ناديده بگيريد (تصوير كلي و بلندمدت)
بهترين پروژه ها بر مبناي عقايد استوار هستند تا نحوه اجراي آنها. بنابراين مي توان طراحي را محور اصلي اين نوع از برنامه ها تلقي كرد. چه كسي به اين موضوع دقت مي كند كه چگونه ستون 10 از سبك زندگي شما حمايت مي كند. اگر مردم بجاي توجه به فضاهاي مثبت و منفي طراحي شما ترجيح مي دهند كه در مورد آرايش توالت اظهار نظر بكنند در اينصورت طراحي شما چندان قابل توجه نبوده و شما در مسيري قرار گرفته ايد كه مي توانيد مدير پروژه موفقي باشيد.
بر اين باور هستم كه علاوه بر موارد ذكر شده مسايل ديگري هم وجود دارند كه آنقدر ارزش دارند كه به خاطر آنها تا دير موقت در آتليه بمانيد و وقت خود را با همكارانتان سپري كنيد. بعنوان مثال خوردن قهوه و رفتن به رستوران براي خوردن نهار موجب برقراري روابط دوستانه بين شما و همكارانتان شده و در نهايت موجب استحكام همبستگي درمحيط آتليه مي گردد. من نمي گويم كه از موارد ذكر شده اجتناب كنيد بلكه به عقيده من شما به اين نوع از روابط احتياج داريد زيرا اين نوع از روابط بخشي از فرايند آموزش شما را تشكيل مي دهند. به نظر من شما بايد كار خود را در طول يك مدت زمان معين به اتمام برسانيد (از ساعت 8 صبح تا نصف شب) و سپس تا ديروقت بهمراه دوستانتان به Miike Snow و رميكس هاي Mark Ronson گوش كنيد. شما مي توانيد مانند آن شخصي رفتار كنيد كه در اطراف مي پلكد و بر عقايد بي مورد خود كه مستلزم تغييرات گسترده در طراحي است پافشاري مي كند اما هيچ كس از اين شخص خوشش نمي آيد ( شماره 11)
مي خواهم به اين نكته اشاره كنم كه هيچ معمار موفقي بهترين كار طراحي خود را در ساعت هاي پس از نيمه شب انجام نداده است. هرگز! اگر با من هم عقيده نيستيد به واژه ” خوشبختي” مراجعه كنيد. من مي دانم كه معمولا انجام كار بسيار مهمتر از كسب نمره مي باشد بنابراين از گفته هاي من برداشت غلط و اشتباه نداشته باشيد. هدف ما افزايش هوش و ذكاوت شماست نه سخت كوشي. سعي كنيد تا در آتليه به جاي بازي با Tape-ball وقت خود را صرف كار كنيد. سعي كنيد در صدد فريب ما نباشيد چراكه ما از همه آنها اطلاع داريم. بنابراين زمانيكه مشغول بازي هستيد ، به ديده تحقير و تمسخر به شخصي كه در گوشه اي سخت مشغول كار مي باشد نگاه نكنيد. زيرا او هم دوست دارد كه به خانه برود و بچه هايش را ببيند. شما در پي اين هستيد كه روزهاي خوشي را در دانشكده بگذرانيد ولي من در مورد يك روش جايگزين در ارتباط با حرفه شما صحبت مي كنم روشي كه منجر به ايجاد تفاوت در پايان نيمسال تحصيلي خواهد شد.
منبع خبر: http://www.archdaily.com/168451/design-studio-top-10-things-you-should-know/
www.MemarNews.com