یکی از اولین چیزهایی که دربارهی معمار و مورخ معماری ژاپنی، ترونوبو فوجیموری جلب توجه میکند، ولع سیریناپذیر اوست. این ویژگی او، تنها محدود به غذا نیست بلکه شامل کنجکاوی روشنفکرانهی شدیدش دربارهی جهان نیز میشود؛ مخصوصاً اگر به معماری مربوط شود، موضوعی که تمام اشتیاق او را در ۳۰ سال گذشته به خود مصروف داشته. فوجیموری که برای مدتی طولانی با سمت استادی در انیستیتوی علوم صنعتی در دانشگاه توکیو فعالیت داشته، کار خود را بهعنوان طراح دیر شروع کرد. او اولین پروژهاش را در ۴۴ سالگی آغاز کرد؛ اما از آن موقع به طور میانگین هر سال یکی از شگفتانگیزترین ساختمانهای اصیل ژاپن را طراحی کرده.
او در حین راهنمایی ما به سوی اتاقش در دانشگاه، جایی که وی آن را "آزمایشگاه" مینامد، با سرعت و پیوسته حرکت میکند. در حین حرکت موهای فلفل نمکی رنگش، پشت او تاب میخورند. ما پشت میز مخصوص صرف چای سبز مینشینیم و فوجیموری دستش را به سوی دفتر اسکیس خود دراز میکند. وی دربارهی شروع حرفهاش توضیح میدهد و. در حالیکه معمولاً بهطور پیوسته با مداد آبی مشغول کشیدن اسکیس است، کلوچهها را حریصانه میخورد.
فوجیموری در روستایی کوچک در جنوب ناگانو بزرگ شده است. بر طبق یک سنت ۴۰۰ ساله روستاییان محلی از جنگلهای پیرامون خود نگهداری میکنند، او نیز از این رسم تبعیت کرد. فوجیموری طراحی معماری را در کالج آموخت؛ اما ضعف توانایی دستی او در تمرینات ترسیمی وی را با این حقیقت مواجه کرد که او به مطالعهی ساختمان بیش از طراحی آن علاقه دارد. این باعث شد که برای کسب مدرک دکترا به توکیو برود. فوجیموری ۲۰ سال بعدی خود را بهعنوان پژوهشگر و استاد تاریخ معماری مدرن ژاپن سپری کرد.
فوجیموری به طور جدی کار طراحی را از روستای محل تولد خود آغاز کرد. وی مأمور شد تا در آنجا موزهای تاریخی برای خانودهای که ریشهی باستانی داشتند، طراحی کند. هنگام تفکر دربارهی اینکه چه فرمی برای این ساختمان مناسب است، او احساس کرد که سنگینی تمام تاریخ معماری بر رویش افتاده. او میگوید:"به دلیل اینکه من مورخ معماری مشهوری بودم، تصور میکردم که معماری من باید یکتا و بیشباهت با سایر معماریهای پیش از این باشد. من حساب کردم که اگر یک کار سنتی اروپایی یا ژاپنی انجام دهم، همه میگویند: چون او یک مورخ معماری است، اینگونه طراحی کرده و من اینچنین انتقادی را نمیخواستم."؛ اما همزمان او میخواست که از هرآنچه که بیش از حد معاصر است نیز، فاصله بگیرد. "بعضی از دوستان نزدیک من مانند تادائو آندو و تویو ایتو، معمارانی بودند که داشتند مشهور میشدند و من نمیخواستم که به من بخندند و بگویند: تو از کار من تقلید کردهای."
همتایان فوجیموری ساختمان را فریبنده توصیف کردند. کنگو کوما میگوید: "فوجیموری حرکتی کرد که هیچکس تا پیش از این در مدرنیسم ندیده بود." این تشویقها سبب شد که فوجیموری تصمیم بگیرد که طراحی را ادامه دهد. چون در آن موقع کارفرمایی به او پیشنهاد نداده بود، او خانهای برای خانوادهاش در حومهی شهر توکیو ساخت. او در طراحی این بنا از سقفهای شالیپوش که در نورماندی متداول است، الهام گرفت.
نمای خانهی تانپوپو (قاصدک) از سنگهای آتشفشانی پوشیده شده که گلها و سبزههایی در میان شیارهای آن رشد میکنند و شکوفه میدهند. دیوارهای ضخیم نشانگر این است که خانه عایق کاری بسیار خوبی دارد و از نظر مصرف انرژی مناسب است. چیزیکه در مقایسه با هدف اصلی طراحی محصول فرعی محسوب میشود. اگرچه فوجیموری میپذیرد که ساختمانهایش به حساسیت در برابر محیط زیست تمایل نشان میدهند و از نظر مصرف انرژی به شدت بهینه هستند؛ او با مفهوم معاصر طراحی سبز محتاطانه برخورد میکند:"بهعنوان معمار، من با تأثیرات بصری سروکار دارم. توجه به بقای انرژی کار مهندس است. تمایل من، اتصال بصری و هماهنگ دو جهان است: جهان انسانساخت و جهان طبیعت که ساختهی خداست."
ما یکدیگر را پیش از آن روز برای دیدن جدیدترین پروژهاش در کیوسومی ملاقات کردیم. شهری در ۶۰ مایلی شمال توکیو. خانهای مفهومی به مساحت ۱۰۸۰ فوت مربع که برای شرکت گاز توکیو طراحی کرده بود. این شرکت بزرگترین تولید کنندهی گاز طبیعی در ژاپن است. «خانهی زغال سنگ» نامی است که فوجیموری به این خانه داده. استفادهی ویژه از وسایل گازسوز و جزئیات منحصر به فرد از خصوصیات این خانه است. از جمله: محلی برای چمباتمه زدن، درهایی با مقیاس هابیتها که حمام و ورودی کناری را مخفی میکند (باید برای ورود به این فضاها خم شد)، اتاق کودکان که تنها بهوسیلهی نردبانی شیبدار قابل دسترسی است. هنگامیکه من دربارهی رفتن به دستشویی در نیمهشب از او پرسیدم، فوجیموری دوباره به من اطمینان داد: "مشکلی نیست. کودکان مثل میمون میمانند." و یک اتاق چای که از طبقهی دوم خود را پس کشیده مانند لبهی پیشآمده بالایی.
خانهی "سدرِ سوخته" که پیش از این در سال ۲۰۰۷ ساخته شده. هر دوی این پروژهها فوق العاده قابل توجه بودند و با تشکر بخش اعظم همسایگیهای مجاور مواجه شدند. سوزاندن تختههای سدر، نوعی تکنیک باستانی ژاپنی است که چوب را در برابر باران و پوسیدگی، آببندی و محافظت میکند و همچنین به چوب، بافتی ترکخورده و شبیه پوست کروکودیل میبخشد؛ اما به ندرت توسط معماران کنونی استفاده میشود. این تا اندازهای به فرآیند پرمشقت تولید آن برمیگردد، برای آماده کردن ۳ تخته، ۷ دقیقه زمان لازم است. دلیل دیگر این است که این روش بدوی تلقی میشود. فوجیموری با غرور میگوید:"هیچ معمار تحصیل کردهای از این روش استفاده نمیکند."
بخش اندکی از شیوهی کار فوجیموری متداول است. او برای خود شرکتی ندارد؛ اما پس از اینکه تمامی ترسیمات را به پایان میبرد، برای اضافه کردن جزئیات به پروژهاش از دانشجویان و فارغالتحصیلان مستعدی کمک میگیرد. او برای ساختن ماکتهای معماریاش ابتدا با تیشه کردن کندههای چوب، طرح کلی را ایجاد میکند و برای رسیدن به فرم نهایی از اره برقی استفاده میکند. گالریهای متعددی برای خرید این مدلها پیشنهاد دادهاند اما وی همه را رد کرده است. فوجیموری هنگامیکه طراحی نهاییاش برای پروژه به اتمام میرسد، جشن کوچکی تدارک میبیند و کارفرمایان را به خانهی ییلاقی خود در ناگانو دعوت میکند. او نسخهی دستی پلانهای نهایی را در چایخانهی شخصی خود به کارفرما تحویل میدهد. این چایخانه بر بالای دو شاخهی اصلی تنهی درختی در ارتفاع ۲۰ فوتی قرار دارد. او با خنده میگوید: "اگر آنها از طراحی من خوششان نیاید، چایخانه را تکان میدهم."
فوجیموری برای تمام بخشهای سازهای و برقی کارش از مهندسان حرفهای استفاده میکند؛ اما بسیاری از طراحیهای نهایی داخلی را شخصاً انجام میدهد. وی با کمک گروهی از داوطلبان که وی آن را "شرکت جومون" مینامد، این کار را انجام میدهد. علت این نامگذاری بر میگردد به دورهی نوسنگی در تاریخ ژاپن. دلیل دیگر این است که آنان برای گرمیبخشیدن به فضاهای داخلی از ابزارهای ابتدایی استفاده میکنند. هنگامیکه سازه تقریباً کامل میشود، جمع دوستان نزدیک او که شامل افرادی چون نقاش، نویسنده، ناشر و کشیش میشود، گرد هم میآیند تا کار غیر معمولی که فوجیموری از آنان خواسته را انجام دهند: کاشتن صدها ترهفرنگی در گلدانهای منفرد سقف سهگوش، بافتن صفحهای از بامبو برای سطوح مساندودشدهی کارگاه سفالگری، بریدن قطعات نامنظم چوب با ابزارهای سنگ تراشی و تعبیهکردن آن بر روی سقف چایخانه. فوجیموری در اینباره میگوید: "آنها به جای گلف بازی کردن در آخر هفته، کار میکنند." او اضافه میکند: "من هرگز به آنان پولی پرداخت نمیکنم. اگر پول بدهی، یعنی این یک شغل است!"
در سال ۲۰۰۶ فوجیموری مدلهای معماری خود را در بیینال ونیز به نمایش گذاشت که با توجه و احترام فوقالعادهای همراه بود. در سال ۲۰۰۷ انتشارات ژاپنی "توتو"، تکنگاری کارهای فوجیموری را چاپ کرد؛ اما شهرت رو به افزایش و دریافت پیشنهاد از کارفرمایان معتبر به این معنی نیست که او به زودی شیوهی نامتداول کار خود را تغییر خواهد داد. فوجیموری چند سال اخیر را با سیاحت در جهان برای پیدا کردن ایدههای جدید، سپری کرده. او با استفاده از ذهنِ مورخ خود، تلاش میکند تا الهاماتی از مدلهای باستانی بدست آورد، مانند معماری گلی در کشور "مالی"، ساختمانهای خشت خام در غرب آمریکا و غارهای مشهور لاسکو در جنوب غربی فرانسه.