چکیده
طرح موضوع فرسودگی کالبدی و توجه به بافتهای فرسوده شهری در ایران، قدمتی چند دههای دارد. انگاره مستولی در تعریف بافت فرسوده، تجزیه بافت به لایههای سهگانه کالبدیِ قطعهبندی، گذر بندی و ترکیببندی بناها یا همان مفهومی است که با سه ویژگی ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری سازهای شناخته میشود. اصلیترین بحث این مقاله، بیان این واقعیت است که فرسودگی، مفهومی است فراگیر که حتی نمود آن را باید در قالب طیفی از بروندادهای مرتبط با ناکارآمدی، در ساحتهای گوناگونی از چرخه کارکردی و محتوایی شهر جستجو کرد. بدین معنا، فرسودگی از نوعی ارتباط درونی میان عوامل و به تبع از شاخصهایی برخوردار است که آن را به واقعیتی گسترده و یکپارچه بدل میسازد. آنچه در چارچوب فرسودگی کالبدی قابلتشخیص است، تنها نمودی از واقعیتی نهانی و درونمایهای نیمه پنهان است که طی آن، فرسودگی در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی - معیشتی، کیفیت محیطی و زیستمحیطی رخ نموده است. بخشی از برونخیزش این مجموعه از عوامل، فرسودگی کالبدی است که در محدودترین حالت میتوان آن را با همان معیارهای سهگانه بازشناخت. این مقاله ابعاد گسترده فرسودگی و بازتعریف فرسودگی یکپارچه را با نگاهی تحلیلی و کاربردی دنبال کرده است. طی این مقاله که با هدف تبیین مفهوم فرسودگی یکپارچه در بافتهای شهری و مقایسه آن با شیوههای رایج تبیین فرسودگی صورت میگیرد، ابعاد و شاخصهای فرسودگی از منابع معتبری که طی دو دهه اخیر تلاش نمودهاند تا فرسودگی شهری را در قالبی یکپارچه تبیین نمایند، استخراج گردیده و پس از انجام وزندهی و تحلیل سلسله مراتبی، جهت تعیین میزان اثرگذاری مؤلفههای گوناگون بر ماهیت فراگیر فرسودگی، نقشه فرسودگی یکپارچه باز ترسیم شد و با نقشه مصوب بافت فرسوده منطقه (10) شهر مشهد مقایسه گردیده است. حاصل تحلیل نشان از پنهان ماندن واقعیت فرسودگی در شرایط فقدان نگاه یکپارچه به موضوع فرسودگی و ناکارآمدی بافت شهری دارد.
به قلم "سهند لطفی،محمدقضایی"
منبع : دوفصلنامه مرمت و معماری ایران،دوره ۷، شماره ۱۳ - ( ۱-۱۳۹۶ )
باری دریافت مقاله بر روی لینک روبرو کلیک نمایید.