پیشگفتار:
با افزایش روزافزون عرصههای ناکارآمد و فرسوده شهری، همچنین افت منزلت اجتماعی، اقتصادی و نابسامانیهای کارکردی و کالبدی عرصههای تاریخی که به افت شدید کیفیت محیط شهری میانجامد، ضرورت توجه به این مناطق را بیشازپیش نموده است. در طی سالهای اخیر و بهویژه از اواخر دهه نود میلادی، سیاستگذاران و برنامهریزان شهری به دنبال ارائه راهبردها و راهکارهای نوین در مواجهه با مسائل و مشکلات عرصههای نابسامان شهریاند. در دورههای مختلف سیاستها و رویکردهای متعددی برای ارتقاء کیفی و ساماندهی این عرصههای شهری اجراشده است، اما وسعت زیاد این مناطق در کنار ناکارآمدی برخی اقدامات بهویژه پروژههای کلانمقیاس، به دلیل نیاز به سرمایههای کلان، طولانی بودن فرایند اجرا و تأثیرگذاری بر محیط و بافت پیرامونی در طول دوره اجرای طرح، رویکرد قالب توسعه مجدد و درنتیجه برونرانی بومیان در اثر اجرای چنین طرحهای نوسازی کلانمقیاس، برنامهریزان را به ارزیابی و تحلیل اقدامات گذشته و تغییر در رویکرد مداخله در این بافتها واداشته است. سیاستگذاران و برنامهریزان در راستای بهبود کیفیت این بافتها و بهسازی عرصههای نابسامان شهری، بهسوی رویکردی نوین رفتهاند. از مهمترین اهداف این رویکرد، تأکید بر پرهیز از مداخله مستقیم دولت، توسعه درونی بافت و تشویق حضور حداکثر مردم و مشارکت بخش خصوصی هست، ارزیابی تجارب گذشته و تحلیل سیاستهای پیشین نشان میدهد که تحقق این اهداف درگرو فراهم کردن بسترهای لازم برای تسهیل روند این فرایند میباشد.
یکی از سیاستهای کارا در نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده طراحی پروژههای محرک توسعه با هدف تسریع فرایند تحول در این بافتها بدون نیاز به هزینه کلان برای نوسازی کلیه ریز فضاهای موجود است.
برنامهریزی و اجرای پروژههای محرک توسعه یکی از راهبردهای به کار گرفتهشده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان است. به استناد تجارب و نتایج حاصل از اقدامات گذشته، این رویکرد از مهمترین مباحث حوزه شهرسازی و توسعه پایدار در عصر کنونی است که رهیافتی جدید و مناسب بهسوی توسعه پایدار شهری را نوید میدهد. محرکهای توسعه به عنوان بستر مکانی کارکردهای اجتماعی، شأن زندگی در این بافتها را ارتقا داده و انگیزه نوسازی و سرمایه گذاری خصوصی را افزایش میدهند. تجربیات کشور های امریکایی نشان میدهد که در جریان نوسازی بافتهای فرسوده شهری خصوصاً مراکز شهر، پروژه های با مقیاس وسیع، حیات و سرزندگی بافتهای شهری را با تهدید مواجه میسازد و علاوه بر این، این توسعهها در نقطه شروع پروژه احتیاج به سرمایه گذاری کلان داشتند و در طول اجرا محیط پیرامونی خود را با مشکلات زیادی مواجه میکردند، بنابراین این کشورها برای توسعه مجدد و مداخله در بافتهای شهری ناکارآمد در پی یافتن راهبردی تازه بر آمدند.
به استناد تجارب و نتایج حاصل از اقدامات گذشته، پروژههای محرک توسعه را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد:
– ارتقا زیرساختها، شبکه معابر و تجهیز و گسترش فضاهای عمومی؛
– توسعه و تأمین خدمات شهری- محلهای؛
– باز زنده سازی مجموعهها؛
– الگوسازی.
راهبردهای فوق علاوه بر ایجاد سرزندگی در قلمرو عمومی بافت، مشوق و محرک مناسبی برای حضور مردم در این فرایند هستند. نتایج پژوهش نشان میدهد که اجرای پروژههای شهری باهدف تقویت و تجهیز زیرساخت شهری، ارتقا قلمرو عمومی و توسعه خدمات در مقیاس محلهای، در کنار باز زنده سازی مجموعهها و مقیاسهای شهری بهعنوان یک موتور محرک توسعه انگیزههای لازم برای ساکنان را فراهم خواهد نمود و ضمن ایجاد سرزندگی کارکردی و احیای بافتهای فرسوده موجبات تقویت ساختارهای اقتصادی و اجتماعی محله نیز خواهد شد.
نویسنده: امین ابراهیمی دهکردی؛ عضو هیئتعلمی دانشگاه مازیار
ناشر: انتشارات دریچه نو، موسسه آموزش عالی مازیار (گروه شهرسازی)
تاریخ انتشار: پاییز ۱۳۹۵
تیراژ: ۱۰۰۰ نسخه
تعداد صفحه: ۲۱۸
قیمت: ۱۵/۰۰۰ تومان